از منبر پایین آمدن-از پرچانگی دست برداشتن-سخن را به پایان آوردن بیخود-بی مصرف-بدرد نخور اشکنک سرشکنک داشتن-با خطر همراه بودن زرد آلو عنک-نوعی زردآلوی نامرغوب…

خر پول-دارای پول زیاد-تروتمند به جا آوردن-شناختن بند کشی-پر کردن درزهای آجرها و سنگ ها با سیمان و ساروج چوبک-خرده های چوب که برای شستن…

از آب گل آلود ماهی گرفتن-از اوضاع درهم و آشفته بهره گرفتندرینگ-صدای خوردن مضراب یا ناخن با ساز آجر شدن نان(از بین رفتن درآمد) پا…

بَر و رو-قد و قامت-چهره زیر غلیانی-ناشتایی-غذای صیح-چارپایه ای که زیر غلیان می گذارند تُف کار-بچه باز دست و رو شسته-بی شرم-وقیح رسوخ کردن-در دل…

چس مال کردن-لباس یا ظزفی را سرسری و با بی دقتی شستن دندان شکن-قاطع-محکمزیر دست-تابع-فرمان بردار دل کسی برای چیزی لک زدن-بسیار آرزومند چیزی بودن-سخت…

بازیگوش-شیطان و حرف نشنو-بازی دوست به خنس و پنس افتادن-به وضع بد مالی دچار شدن داغ و درفش کردن-مجرمی را برای اقرار کردن داغ کردن…

زهکونی زدن-تیپا زدن-اردنگی زدن حساب بردن-پروا داشتن-اطاعت کردن تو آستین بودن-حاضر و آماده بودن-آماده داشتن بی سکه کردن-بی ارزش کردن-بی اعتبار کردن   بازجویی کردن-تحقیق…

چهاردیواری اختیاری-هر کس در میان چهار دیوار خانه اش آزاد است چراغ پا ایستادن-به انتظار ایستادن چس مال کردن-لباس یا ظزفی را سرسری و با…

دماغ را بالا کشیدن-اظهار نارضایتی کردن تار و مار-متفرق-پراکنده پا دادن-آماده شدن فرصت و وسایل کار-اتفاق افتادن   توپ و تشر زدن-سخنان درشت به کسی…

جَلَب-حقه باز-موذی-تقلبی-زن نا به کار پیچ دادن-چیزی را پیچاندن-به گردش در آوردن افندی پیزی(به‌ظاهر شجاع و در واقع ترسو، پهلوان پنبه)   جا خوش کردن-در…