فصل اول:
کلیات تحقیق
مقدمه
اساس و پایه اصلی قیمتگذاری سهام شرکتها طبق اظهارات مسئولین و کارشناسان سازمان بورس تهران، درآمد هر سهم آنها بود. این کمیته جهت قیمتگذاری سهام شرکتها از دو روش خردهفروشی و عمدهفروشی استفاده مینمود. تفاوت عمده محاسبه قیمت سهام در این دو روش ناشی از متفاوت بودن اهداف سرمایهگذاران از خرید سهام بود،بدیهی است که کنترل سرمایهگذاری از طریق تعداد اعضای هیئتمدیره انتخابشده توسط وی (سرمایهگذار) در شرکت انجام میپذیرفت که بستگی به درصد سهام وی در هر شرکت داشت (جهانخانی و عبداله زاده ۱۳۷۹، ص ۲۱).
متأسفانه عدم رعایت کامل مبانی علمی در قیمتگذاری سهام و اعمالنظر نهادهای دولتی عرضهکننده سهام باعث میگردد که قیمت تعیینشده برای سهام ارتباط نزدیک و سیستماتیکی با ارزش اینگونه سهام نداشته باشد و ازآنجاییکه اولین و مهمترین عاملی که در اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری در بورس فرا روی سرمایهگذار است عامل قیمت است بهتبع آن مقوله ارزشیابی و برآورد قیمت ذاتی سهام مطرح میگردد. با توجه به حجم قابلتوجه وجوهی که در خریدوفروش سهام مورد مبادله قرار میگیرد قیمت سهام باید نمودی حقیقی از ارزش واقعی (ذاتی) باشد، ازاینرو ضروری به نظر میرسد که روش مناسب صحیح و متکی به اصول علمی در ارزشیابی اوراق بهادار فراروی جامعه سرمایهگذار کشور و نیز مسئولین امر در سازمان بورس اوراق بهادار تهران قرار گیرد.
ازآنجاییکه سود بهعنوان یکی از مهمترین معیارهای ارزیابی عملکرد و تعیینکننده ارزش بنگاه اقتصادی تلقی میشود، بنابراین موضوع بررسی میزان تحقق سود برآوردی هر سهم که توسط مدیران شرکتها انجام میشود، همچنین میزان سود تقسیمی و نحوه تقسیم سود و نیز ارزش دفتری سود هر سهم میتواند از دیدگاه استفادهکنندگان اطلاعات مالی، بااهمیت تلقی میگردد. با توجه به اهمیت موارد ذکرشده بر آن شدیم تا در پژوهش حاضر به بررسی آثار سود هر سهم، سود تقسیمی و ارزش دفتری سود بر قیمت سهام در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس تهران بپردازیم.
بیان مسئله تحقیق
برخی از افراد معتقدند که هدف اصلی شرکتهای سهامی باید به حداکثر رساندن رفاه اجتماعی باشد. باوجوداینکه این هدف بسیار والا است؛ اما عملاً امکانپذیر نیست و به همین دلیل، گروهی از افراد اعتقاددارند که هدف شرکتهای سهامی باید به حداکثر رساندن قیمت سهام باشد. از سوی دیگر، قیمت سهام یکی از اقلامی است که افراد تمایل زیادی به پیشبینی آن دارند؛ زیرا قیمت سهام موردتوجه استفادهکنندگان داخلی (مانند مدیران مالی و مدیران اجرایی) و استفادهکنندگان خارجی (مانند اعتباردهندگان و سرمایهگذاران) است. بهعنوانمثال هدف سرمایهگذاران از سرمایهگذاری در سهام شرکتها، کسب بازده معقول است. بازده سهام از دو بخش تغییرات قیمت سهام و سود سهام دریافتی تشکیل میشود. بنابراین، یکی از معیارهای تصمیمگیری در مورد خریدوفروش سهام، قیمت سهام (یا تغییرات آن) است و به همین دلیل، جهت ارائه مدل پیشبینی قیمت سهام باید عوامل تأثیرگذار بر آن مشخص شوند. پژوهشگران بهویژه بنیادگرایان درصدد هستند که بررسی کنند چه عواملی باارزش سهام شرکت رابطه دارند (ابراهیمی و سعیدی،۱۳۸۹).
با استفاده از نتایج پژوهش میتوان مؤثرترین عوامل تأثیرگذار بر قیمت سهام را مشخص نمود و بهاینترتیب قیمت بازار سهام را با این عوامل مرتبط ساخت و در راستای تصمیمگیری جهت انتخاب پرتفوی سرمایهگذاری به کاربست.
تحقیقات حسابداری با چند نظام فکری متفاوت: اقتصاد، علوم مالی و حسابداری روبهرو است. کاربرد مفاهیم مشترکی نظیر هزینه، درآمد، سود، قیمت، دارایی، سرمایه و… موجب گمراهی بیشتر تحقیقات شده است. موجود نبودن یک تئوری کامل حسابداری و مطرح بودن آن بهعنوان یک حرفه سبب شده که جنبههای عرفی و قراردادی آن برجستگی بیشتری یابد؛ و درنتیجه حسابداری بیشتر بهعنوان مجموعهای از روشها که برای پاسخگویی به شرایط و موقعیتهای خاص تدوینشدهاند مطرح میباشد. بسیاری از استفادهکنندگان اطلاعات حسابداری و حتی افراد حرفهای به محدودیتهای این دانش و پیشفرضهای آن وقوف کافی ندارند. رعایت استانداردهای حسابداری و حسابرسی و تثبیت شدن و قانونی شدن آنها در بسیاری از کشورها نیز موجب شده که حسابداران در مواجه با تغییرات محیطی آزادی عمل چندانی نداشته باشند (ابراهیمی و سعیدی،۱۳۸۹).
تغییرات و تحولات حسابداری برخلاف اقتصاد بیش از آنکه به علت ارائه نظریههای جدید در جامعه علمیباشد، عمدتاً متأثر از تغییرات محیطی و عکسالعمل و پاسخ حسابداران به تغییرات و بحرانهای اقتصادی و قانونی و غیره بوده است. در این فرآیند هم استفادهکنندگان و هم افراد حرفهای به ثبات رفتاری دچار میشوند. نظریههای اقتصادی با پیشفرضهایی سعی میکنند دنیای پیچیده را آنچنان ساده کنند که بتوانند آنها را به مدلهای ریاضی خطی و سادهای که امکان انجام محاسبات و پیشبینیها را میسر سازد تقلیل دهند و حسابداران همان مدلهای سادهشده اقتصادی را با پیشفرضهای دیگری چنان ساده میکنند که بتوانند متغیرهای مدلها را به روش قانعکنندهای اندازهگیری کنند. درنتیجه حسابداری به یک سری روشها تقلیل یافته و درجه انعطافپذیری آن در برخورد با موقعیتهای پیچیده و متحرک دنیای واقعی بسیار کم میشود و را ه حلهایی ارائه میکند که ایستا و مبتنی بر روشها و رسوم ثابت و از قبل تعیینشده است. بهاینترتیب حسابداران واقعیتها را که در اساس ماهیتی چندبعدی دارند باید به ارقام یکبعدی تبدیل کنند یعنی کار غیرممکن را ممکن سازند. سادهسازی بیشازحد و عدم توجه به پیشفرضهای مدل و استفاده از مدل بهصورت مکانیکی و تهیه دادههای آن بر اساس اطلاعات جایگزین حسابداری، موجب اشتباهات در پیشبینیها و گمراه شدن استفادهکنندگان از نتایج تحقیقات شده است. برخورد این نظامهای فکری در دهه اخیر به علت فعال شدن بورس اوراق بهادار و مسئله ارزشیابی و قیمتگذاری سهام در تحقیقات اخیر متبلور شده است (ثقفی،۱۳۸۲).
لذا در این پژوهش به دنبال پاسخگویی به سؤال اساسی زیر میباشیم:
چه رابطهای بین متغیرهای حسابداری و قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت تحقیق
با استفاده از نتایج پژوهش میتوان مؤثرترین عوامل تأثیرگذار بر قیمت سهام را مشخص نمود و بهاینترتیب قیمت بازار سهام را با این عوامل مرتبط ساخت و در راستای تصمیمگیری جهت انتخاب پرتفوی سرمایهگذاری به کاربست.
سهامداران و سرمایهگذاران نیازمند شناسایی متغیرهای عمدهای میباشند که بازده سهام را تبیین نماید. آگاهی از متغیرها و دستیابی به مدل مناسب میتواند منجر به بهبود سرمایهگذاری آنها گردد و با توجه به اینکه هدف هر انسان عاقل و اقتصادی، کسب بازدهی بالاتر و بیشتری میباشد و از سوی دیگر تحلیل تکنیکی در قالب اطلاعات تخصصی و قواعد ویژهای سعی در پیشبینی جهت و حتی اندازه حرکت قیمت اوراق بهادار در آینده دارند.
گسترش دانش امور مالی: رشد و تکامل هر رشته از دانش بشری مرهون تلاش اندیشمندان، تئوریسینها و محققین در ایجاد و بسط تئوریها باقدرت اندیشه و تحقیقات مستمر در این زمینه بوده است. آنان همواره در پی بررسی و تلاش برای یافتن پاسخی برای سؤالات خود در موارد گوناگون بودهاند. بدیهی است یکی از موارد اهمیت انجام پژوهش حاضر نیز تلاش در جهت بسط دانش مالی در حوزهی بورس اوراق بهادار بوده است.
ضرورت آگاهی بخشی به سرمایهگذاران در جهت استمرار حضور در بورس: بورس اوراق بهادار تهران پس از سال ۱۳۶۸ و با شروع دوران سازندگی بهعنوان محلی برای خریدوفروش سهام شرکتهای خصوصی و نیمهخصوصی موردتوجه قرار گرفت و این توجه در سال ۱۳۷۶ با تغییر برخی ساختارها تکمیل گشت؛ اما باوجود گذشت چندین سال از فعالیت این سازمان هنوز در بین مردم عادی و افراد آشنا به علم مفهوم بازارهای مالی و بازار سرمایه شفاف نشده است.
اهداف تحقیق
ارزش و اعتبار قوانین هر علم و تحقیقی به روششناختی که در آن بکار میرود بستگی دارد و هدف علمی این تحقیق ارزش و اعتبار بخشیدن به فرضیه تحقیق میباشد تا این تحقیق بتواند در بالا بردن سطح دانش عمومی موردنیاز استفادهکنندگان مؤثر باشد و همچنین زمینهساز بستر مناسبی برای تحقیق آتی در سایر مراکز آموزشی و پژوهشی باشد. اهداف این تحقیق بهصورت به شرح زیر میباشد.
اهداف تحقیق حاضر بر اساس تقسیمبندی اهداف به اهداف اصلی و فرعی به شرح زیر قابلطبقهبندی میباشد
هدف اصلی:
ارزیابی رابطه بین متغیرهای حسابداری و قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران
اهداف فرعی:
ارزیابی رابطه بین سود هر سهم و قیمت سهام در قلمرو تحقیق
ارزیابی رابطه بین سود تقسیمی هر سهم و قیمت سهام در قلمرو تحقیق
ارزیابی رابطه بین ارزش دفتری هر سهم و قیمت سهام در قلمرو تحقیق
سؤالات تحقیق
سؤال اصلی:
چه رابطهای بین متغیرهای حسابداری و قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد؟
سؤالات فرعی:
چه رابطهای بین سود هر سهم و قیمت سهام در قلمرو تحقیق وجود دارد؟
چه رابطهای بین سود تقسیمی هر سهم و قیمت سهام در قلمرو تحقیق وجود دارد؟
چه رابطهای بین ارزش دفتری هر سهم و قیمت سهام در قلمرو تحقیق وجود دارد؟
فرضیههای تحقیق
فرضیه اصلی:
بین متغیرهای حسابداری و قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران رابطه مستقیم وجود دارد.
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید. |